تعریف فرهنگ دیجیتال با یک مثال!

press.rebus.community [۱]
ترجمه علی الماسی زند[۲]

مدیر روابط عمومی سروش پلاس

محققان معتقدند که فهمِ این‌که گسترش شبکه‌های دیجیتال در میان فرهنگ‌های نسبتاً تثبیت‌شده در دنیای واقعی چه معنایی خواهد داشت و یا پیش‌بینی با اطمینانِ این‌که چگونه فرهنگ‌ها در بسترهای دیجیتال تکامل می‌یابند، [درواقع] تفاوتی نمی‌کند. دو مکتب فکری بنیادین وجود دارد؛ اولی استدلال می‌کند که فرهنگ‌های موجود در دنیای واقعی این امکان را دارند که ذات خود را به شکل دیجیتال بازآفرینی کنند، زیرا تجاربِ زندگیِ [انسانی و مَحاصلِ آن‌ها] ـ از هیجان‌انگیز گرفته تا پیش‌پاافتاده ـ [هرروز] بیشتر و بیشتر در فضاهای دیجیتالی ظهور می‌یابند. مکتب فکری دوم اما معتقد است که فرهنگ دیجیتال غالب که اکنون در حال ظهور و بروز است، فرهنگی جداگانه [، مستقل] و خودبنیاد است.

به نظر محتمل است که هیچ‌یک از این اَشکال، تصوری از فرهنگِ غالبِ دیجیتال نداشته باشند؛ احتمالاً حقیقت این است که با ترکیبی از این دو مواجه خواهیم بود. بخش‌هایی از فرهنگ موجودِ آنلاین مانند دنیای فیزیکی ظاهر شده و بخش‌هایی از فرهنگ دیجیتال اما کاملاً جدید به نظر می‌رسند، مواردی که پیش‌تر غیرقابل درک بوده‌اند، چراکه نمی‌توانستند در دنیای واقعی ظاهر شوند.

قبل از پرداختن به پیش‌بینی‌ها در مورد اینکه فرهنگ دیجیتال به کدام سمت در حرکت است، اجازه دهید ابتدا واژگان خود را تعریف کنیم. “فرهنگ دیجیتال[۱]” به دانش، باورها و عملکرد افراد در تعامل با شبکه‌های دیجیتال و مجازی اشاره دارد که ممکن است فرهنگِ‌ جهانِ واقعی را بازآفرینی کند یا رشته‌های جدیدی از تفکر و عملکرد فرهنگیِ مربوط به خودِ شبکه‌های دیجیتال را ایجاد کند.

برای مثال، یک گروه هواداری آنلاین[۲] و یک باشگاه هواداران [در دنیای] واقعی، هر دو از افرادی تشکیل شده‌اند که از نظر جغرافیایی از هم جدا هستند اما علاقه‌مندی‌های مشترکی دارند. اگر یک باشگاه هواداران، «آنلاین» شود، پلتفرم‌های ارتباطی شبکه‌ای، احتمالاً مسبب تجربه [ی هواداری] بهتری برای هوادارانِ متبوعه، نسبت به دنیای واقعی خواهند بود. قبل از ظهور اینترنت، بیشتر باشگاه‌های هواداری، یک خبرنامه منتشر می‌کردند، افراد در آن‌ها با دوستان خود ارتباط برقرار می‌کردند و فرصت‌های ویژه برای خرید بلیط و کالاهای [هواداری] را فراهم می‌نمودند. به صورت آنلاین [اما]، طرفداران می‌توانند روابط عمیق‌تری با یکدیگر ایجاد کنند. آن‌ها می‌توانند از طریق کانال‌های رسمی ارتباط برقرار کرده و یا گروه‌های غیررسمی خود را در جایی که نیازی به برقراری ارتباط از طریق یک مقام مرکزی و رسمی نیست، ایجاد کنند. تعامل طرفداران و [مثلاً] ستاره‌های تیمِ محبوب می‌تواند تعامل مستقیم و یک به یک در چندین رسانه اجتماعی باشد. ممکن است یک گروه هواداری به صورت رسمی و سازمان‌یافته در دنیای واقعی وجود داشته باشد، اما بسیاری مسیرهای دیگر در پلتفرم‌های نسبتاً باز با قوانین کمتر و به اصطلاح کم دردرسرتر نیز برای ظهورش فراهم است.

محصول فرهنگی در هسته‌ی یک [کانون مجازی] هواداری، همچنان ممکن است محصول یک “رسانه‌ی سنتی” باشد. به هر پلتفرم رسانه‌ای که قبل از توسعه شبکه‌های عظیم دیجیتال وجود داشته‌اند، رسانه‌ی سنتی گویند. بله، امروزه افرادی هستند که «معروفِ اینستاگرامی» یا «مشهورِ یوتیوبی» هستند، اما بزرگترین ستاره‌های دنیای فرهنگی واقعیِ ما هنوز هم پیوندهای زیادی با رسانه‌های سنتی دارند. [در بدو امر] نوازندگان و اصحاب موسیقی، ستاره‌های سینما و قهرمانان کتاب‌های مصور به ذهن می‌رسند؛ اما قطعاً به همین‌جا ختم نمی‌شود خودتان لحظاتی فکر کنید تا موارد متعددی را به خاطر بیاورید.

طرفداران آنلاین احتمالاً انتظار تمرکز کمتر بر تجربیات و مواجهات طرفداری و هم‌زمان توقع دسترسی مستقیم بیشتری به قهرمانان خود دارند. آن‌ها اغلب انتظار دارند که در طول فرآیند خلق آثار هنری، شاهد شفافیت بیشتری [مثلاً از طریق] پست‌های اینستاگرام یا توییتر، پیام‌های “محرمانه” و ویژه برای فالوئرهای قدیمی یا [ارائه‌ی] ویدیوهای پشت ‌صحنه‌ی فرآیند ساخت آلبوم‌ها و فیلم‌ها و مسابقات باشند. هواداران عموماً تمایل دارند تا زودتر از همه، اطلاعات کلیدی را بشنوند یا از طریق رسانه‌های اجتماعی دسترسی ویژه‌ای [به آن‌ها] داشته باشند.

عموماً موارد مشابهی را می‌توان در مورد باشگاه‌های هواداری در عصر نامه‌نگاری‌های حلزونی بیان کرد؛ عناصر اساسی فرهنگ هواداری از جمله دسترسی به هنرمندان و قهرمانان و یافتن دوستان جدید در جامعه‌ی هواداران، تغییر زیادی نکرده است.

آیا این نمونه‌ای از انتقال شکلی از فرهنگ‌های موجود [در دنیای واقعی] ـ یعنی باشگاه هواداران ـ به محیط‌های دیجیتالی است، یا اینکه گروه هواداری آنلاین واقعاً با یک باشگاه سازمان‌یافته‌ی فیزیکی طرفداری که با نامه‌نگاری‌ها و مرسولات سنتی و اصطلاحاً حلزونی ارتباط می‌گیرند، متفاوت است؟ این نمونه‌ای است از تفاوت یا انطباق جوامع حقیقی و مجازی؛ دراین‌باره با اطرافیان و خانواده صحبت کنید.

نباید فراموش کنیم که گروه‌های هواداری آنلاین خاصی نیز وجود دارند که احتمالاً بدون کمک شبکه‌های دیجیتال و مجازی وجود نخواهند داشت. با فضای ارتباطی تقریباً نامحدود، امکانی برای گروه‌های طرفداری محجور ایجاد شده که [مثلاً] در پلتفرم‌هایی مانند سایت معروف “Tumblr” اعلام موجودیت کنند؛ این گروه‌ها لزوماً همیشه اجتماعاتِ مثبتی نیستند و در بسیاری از موارد، گروه‌های هواداریِ بیش‌ازحد خاصی‌اند که دشوار است فرهنگشان را ذاتاً متعلق به دنیای فیزیکی بدانیم و معتقد باشیم که صرفاً به دنیای مجازی کوچ کرده و”آنلاین” شده‌اند. شبکه‌های دیجیتال و مجازی این امکان را فراهم می‌سازد که یافتن افرادی با کمترین و خاص‌ترین علایق مشترک ـ چه خوب و چه بد ـ میسر باشد؛ این یعنی امکان ایجاد بی‌نهایت فرهنگ و اجتماع موازی و منحصربه‌فرد!

 

[۱] Digital Culture and Social Media – Media, Society, Culture and You (rebus.community)

[۲] دانشجوی دکتری فلسفه ـ دانشگاه علامه طباطبایی

[۱] Digital Culture

[۲] fandom

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *