نقدی بر برابری و برادری

وقتی از برادری و برابری سخن به میان می‌آید، همه ما به یاد عبارات و مفاهیم ارزشمندی در سنت ملی یا مذهبی خودمان یا دیگر فرهنگ‌ها می‌افتیم. آن بیت مشهور از سعدی را حتماً به یاد دارید:

«بنی‌آدم اعضای یک پیکرند *** که در آفرینش ز یک گوهرند»

انسان‌ها در سراسر جهان عمدتاً به این امر باور دارند، برای مثال مؤمنان به ادیان ابراهیمی بر اساس آنچه در داستان آفرینش کتب مقدس این ادیان ذکر شده، بر این اعتقادند که همه ما فرزندان آدم و حوا هستیم و نهایتاً پدر و مادری مشترک داریم. یا مثلاً ماجرای زندگی پیامبران هر سه دین مهم ابراهیمی نیز همین را نشان می‌دهد موسی (ع) بر ضد ناسیونالیسم فرعون و ظلم بر اقلیت بنی‌اسرائیل در مصر اقدام کرد، عیسی (ع) بر تبعیض اقتصادی، قدرت‌طلبی و نظام طبقاتی رومی شورید و با درماندگان و مسکینان هم‌نشین شد و رهبانیت را به یادگار گذاشت و ۲۳ سال زندگیِ پربارِ پیامبر اسلام پس از بعثت نیز حاکی از آن است که ایشان مخالف تبعیض میان زن و مرد، سیاه و سفید، عرب و عجم، ارباب و رعیت و ثروتمند و مستمند بودند. این افکار در تمدن‌های باستانی ایرانی ـ شرقی هم به‌نوعی یافت می‌شوند.

وقتی در باب تنوع قومیتی و زبانی سخن می‌گوییم نمونه بارز این امر در تجربه‌ی زیسته‌ی همه‌ی ما ایرانیان یافت می‌شود؛ ایران از دیرباز، مثالی از وحدتی کثیر و کثرتی واحد از اقوام و ادیان بوده است. گرچه همه‌ی ما بر اساس آموزه‌های دینی و اخلاقی تمام‌قد در برابر تبعیض ایستاده‌ایم، اما قطعاً به تفاوت‌های زبانی و فرهنگی لُر و کُرد و فارس و تُرک و عرب و بلوچ و خراسانی و کرمانج و . . . عشق می‌ورزیم و متلذّذ از رنگارنگی فرهنگ ایرانی هستیم که همچون فرش متکثر اما واحد است!

دست‌کم در دو قرن اخیر جنبش‌ها و بعضاً انقلاب‌هایی برای این آرمان صورت گرفتند که گاهی اوقات سویه‌های فلسفی  داشتند و گهگاه سویه‌های مذهبی و مواقعی هم سویه‌های جنسیتی نظیر آنچه در فمینیسم شاهد آن بوده‌ایم.

نفی تبعیض، آرمانی ارزشمند است که بستر را برای شکوفایی استعدادهای انسانی آماده می‌کند؛ آرمانی مقدس که در سراسر تاریخ تلاش‌های فراوانی توسط مردان و زنان آگاه برای تحقق آن صورت گرفته است. اما این آرمان حداقل در نیم‌قرن گذشته گویی بهانه‌ای برای سودجویی جهان سرمایه‌داری شده است؛ با مغالطه‌ای ظریف به‌جای نفی تبعیض، به نفی تفاوت‌ها پرداخته و در حال متحدالشکل‌[۱]سازی جهان هستند! نگرش سرمایه‌داری انسان‌ها را به‌عنوان مصرف‌کننده می‌شناسد و بنای کار را بر سوق همه‌جانبه‌ی جوامع انسانی به‌سوی مصرف گذارده است؛ برای تجارت در پهنه‌ی جهانی قطعاً یک‌شکل شدن مشتریان و کاهش تنوع شخصیت‌ها و رویکردها و علایق و سلایق ایشان به کاهش هزینه‌ها و افزایش سود می‌انجامد. البته این متحدالشکل‌سازیِ مردمان جهان از طُرق مختلفی صورت می‌گیرد که اصلی‌ترین آن‌ها امر فرهنگی است و در این میان فضای مجازی و رسانه‌های اجتماعی ابزاری کارا هستند. رویکرد سرمایه‌داری با متحدالشکل کردن مصرف‌کنندگان و یا هدایت ایشان به سمت و ‌سویی خاص، با مدیریت سلیقه‌ها و نیازهای انسان‌ها، فروش کالاها و خدمات تولیدی را تسهیل و تشدید می‌کند و این در درازمدت به معنای سودآوری فراوان و پایدار است. در نقدِ مستند سینمایی “معضل اجتماعی[۲] که پیش‌تر در همین وبلاگ منتشر شده است، به طور نسبتاً مفصلی به این مسئله پرداخته‌ایم.

معرفی کردنِ “تفاوت” به‌عنوان “علت تبعیض” درست مثل این است که بگوییم «علت طلاق، ازدواج است!» درواقع نفی تفاوت یعنی تیشه به رنگین‌کمان فرهنگ انسانیت زدن! یعنی همه به یک زبان حرف بزنند و مثل هم بپوشند و مثل هم بخورند و . . . !

پرداختن به نفی تفاوت‌ها دو وجه دارد، اول این‌که نادیده گرفتن آن‌ها بلاهت است و دوم اینکه ظلم است اگر کمر به نابودی‌شان ببندیم. اقدام به از میان برداشتن تفاوت‌ها یعنی نادیده گرفتن هزاران هزار سال جوشش فرهنگی و چکیده‌ی حیات بشر و حقیقتاً چه ظلمی بیش از این می‌توان در حق انسانیت کرد؟!

البته برخی تفاوت‌ها ناشی از فرهنگ و اجتماع نیست، بلکه تفاوت‌های ناشی از جبر جغرافیایی یا نژادی است. تلاش برای نفی این‌گونه از تفاوت‌ها نیز بلاهت آمیز است؛ چگونه می‌خواهیم انسان‌هایی را که در کویر یا کوهستان یا جنگل یا کنار ساحل به دنیا آمده و زیسته‌اند از نظر زیستی ـ رفتاری دارای خصوصیات یکسانی بدانیم؟! حتی با خشک‌ترین تحلیل‌های شیمیایی و عصب‌شناختی علوم تجربی نیز کارکردهای زیست‌شناختی ـ رفتاری بدن با توجه به مواد غذایی و محیط زندگی و استعدادهای ژنتیکی آن دارای احوالات متنوعی است.

نفی تفاوت‌های جنسیتی میان زن و مرد برای رفع تبعیض هم اشتباه بزرگی است. قطعاً برای تبعیض در این زمینه باید جنگید اما معلوم نیست چرا فمینیست‌ها خیال می‌کنند برای فتح قله‌های پیشرفت و رشد در جامعه باید شبیه مردان شوند؟! نفی تفاوت زن و مرد و سوق زنان و دختران به‌سوی امر مردانه به انحطاط زنانگی می‌انجامد که نتیجه‌اش انحطاط زیبایی‌شناختی و فرهنگی و هنری و تربیتی جوامع است چراکه نقش محوری امر زنانه در فرهنگ و هنر نادیده گرفته شده است. در یادداشتی دیگر در همین وبلاگ به مسئله‌ی توفیق زنان در پرتوی تفاوت امر زنانه و مردانه خواهیم پرداخت.

نهایتاً باید توجه داشته باشیم که آنچه باعث ایجاد تبعیض و به‌تبع آن مظالم مترتب آن می‌شود، پرداختن به این تفاوت‌ها و پذیرفتن آن‌ها به‌عنوان مرجع سنجش و ارزش‌گذاری است! سانسور تفاوت‌ها نه‌تنها در رفع تبعیض اثر نمی‌گذارد بلکه بستر را برای ایجاد گونه‌های دیگری از تبعیض فراهم می‌کند. از بین بردن تنوع زیبای انسانیت قطعاً تبعیض‌ها را از بین نمی‌برد چراکه تبعیض از لایه‌ای به لایه‌ی دیگر نقل‌مکان خواهد کرد. طبیعتاً اگر تفاوت نباشد تبعیضی هم وجود نخواهد داشت اما لزوماً وجود تفاوت به تبعیض منجر نمی‌شود. اکنون که جهان در حال یک‌شکل شدن است، تبعیض‌های اقتصادی و سیاسی رنگ بیشتری به خود گرفته‌اند. وجود تفاوت و تنوع و کثرت در امور انسانی تجلی و تجسم خلاقیت الهی است و باید آن را پاس داشت و نباید به‌جای نفی تبعیض تفاوت را نفی کرد.

چقدر نیکو خواهد بود اگر به تفاوت‌ها احترام بگذاریم و آن‌ها را به رسمیت بشناسیم و با تبعیض مبارزه کنیم و این مبارزه جز با ترویج اخلاق و آموزه‌های انسان‌گرایانه محقق نشده و به نتیجه نخواهد رسید. در این راه نباید نگاه نقادانه را به تبعیض‌های اقتصادی، سیاسی، مذهبی، نژادی، جنسیتی و امثالهم فراموش کنیم چراکه هر آنچه تبعیض خوانده شد تبعیض نیست و هر تفاوتی منجر به تبعیض نمی‌شود.

به امید روزی که انسان‌ها در هیچ ساحتی با تبعیض مواجه نباشند و در عین تفاوت‌ها، برادرانه و یکدل جهان را به‌سوی نیکی‌ها سوق دهند.

 

(به مناسبت ۱۶ بهمن، روز جهانی برادری انسانی)

 

#ع_الف

[۱] Uniform

[۲] Social Dilemma