سواد رسانهای چیست و چرا اهمیت دارد؟
ترجمهی علی الماسی زند
مدیر روابط عمومی سروش پلاس
واژهی سواد معمولاً معرف توانایی خواندن و نوشتن است. سواد خواندن و سواد رسانهای دارای اشتراکات فراوانی هستند. خواندن با تشخیص و تمییز حروف آغاز میشود. خیلی زود خوانندگان قادر به شناخت کلمات و از همه مهمتر فهم معنای آنها خواهند بود. خوانندگان، پس از مدتی نویسنده میشوند و با کسب تجربیات بیشتر، خوانندگان و نویسندگان تواناییهای خود را در حوزهی آنچه “سواد” نامیده میشود، توسعه خواهند داد [به طور خاص در باب سواد خبری].
سواد رسانهای عبارت از تشخیص انواع متفاوت رسانه و فهم پیامهای ارسالی است. امروزه بچهها حجم عظیمی از اطلاعات خود را از طیف گستردهای از منابع ـ بسیار فراتر از رسانههای سنتی (تلویزیون، رادیو، روزنامهها و مجلات) ـ نسبت به دوران جوانی والدینشان دریافت میکنند. تنوعی از پیامهای متنی، میمها، ویدیوهای ویروسی، رسانههای اجتماعی، بازیهای ویدیویی، تبلیغات و موارد دیگر وجود دارد. اما همه محتواهای رسانهها یکچیز را به اشتراک میگذارند: کسی آنها را ایجاد کرده است و [آن محتوا] به دلیل خاصی ایجاد شده است. درک آن دلیل، مبنای سواد رسانهای است. [برای مطالعه بیشتر پیشنهاد میشود تا با نحوه استفاده از فیلم و تلویزیون برای آموزش سواد رسانهای آشنا شوید.]
عصر دیجیتال، امر ایجاد محتوای رسانهای را برای همه تسهیل کرده است. ما عموماً نمیدانیم که چه کسی فلان محتوا را ایجاد کرده، چرا ایجاد شده و آیا معتبر هست یا نه؟ این امر، اکتساب و آموزش صحیح و دقیق سواد رسانهای را ایجاب میکند؛ از این رو است که سواد رسانهای به یک مهارت ضروری در عصر دیجیتال بدل شده است.
سواد رسانهای برای شهروندان ضررت دارد تا:
- نقادانه بی اندیشند و هر چیزی را سریع قبول یا رد نکنند؛
هنگامیکه رسانهها را ارزیابی میکنند، تصمیم میگیرند که آیا پیامها منطقیاند یا نه؟ یا اینکه چرا برخی اطلاعات در متن یا تصویر گنجانده شدهاند؟ چه چیزی گنجانده نشده [یا جا افتاده] است؟ و ایدههای کلیدی آن محتوا چیست؟ افراد باید بیاموزند که از مثالهای [از پیش دانسته] به عنوان پشتوانهی نظرات خود استفاده کنند؛ سپس میتوانند تصمیم خود را در مورد اطلاعاتِ دریافتی، بر اساس دانشی که از قبل دارند، اتخاذ کنند.
- به یک مصرفکنندهی هوشمندِ محصولاتِ رسانهای و اطلاعات تبدیل شوند؛
سواد رسانهای به افراد کمک میکند تا یاد بگیرند که چگونه تشخیص دهند که آیا چیزی معتبر است یا خیر؟ همچنین به آنها کمک میکند تا “نیتِ اقناعیِ” تبلیغات را کشف کنند و در مقابل تکنیکهایی که بازاریابان برای فروش محصولات استفاده میکنند مقاومت کنند.
- “دیدگاه” را تشخیص دهند؛
هر تولیدکنندهی محتوا، دیدگاهی دارد. شناسایی دیدگاه یک نویسنده به شهروندان کمک میکند تا دیدگاههای مختلف را درک کنند. همچنین به قرار دادن یا انطباق اطلاعات کسبشده در بسترِ آنچه از قبل میدانند ـ یا فکر میکنند که میدانند ـ کمک میکند.
- محتوا را مسئولانه ایجاد کنند؛
کلید ارتباط مؤثر عبارت است از شناخت دیدگاه خود، گفتن آنچه میخواهند بگویند، اینکه چگونه میخواهند بگویند و درک اینکه پیامهای ایشان دارای تأثیر هستند.
- نقش رسانهها در فرهنگ را بشناسند؛
از شایعات افراد مشهور گرفته تا جلد مجلات و میمها، رسانهها در حال انتقال چیزی به شهروندان هستند، درک انسانها از جهان را شکل میدهند و حتی ایشان را وادار میکنند که به سیاق خاصی عمل یا فکر کنند.
- هدف نویسنده را درک کنند؛
نویسنده از مخاطب میخواهد چه چیزی را از یک محتوای رسانه حذف کند؟ آیا از جهت آگاهی بخشی مفید است؟ آیا سعی دارد نظر مخاطب را تغییر دهد یا او را با ایدههای جدیدی آشنا کند که هرگز درباره آنها نشنیده است؟ [مثلاً] هنگامیکه فرد بداند که یک پدیده چه نوع تأثیری دارد، میتواند انتخابهای آگاهانهای داشته باشد.
هنگام آموزش سواد رسانهای به فرزندان، نباید برای والدین مهم باشد [که به بچهها بگویند] که آیا فلان چیز “درست” است یا خیر؛ درواقع، این فرآیند بیشتر تبادل نظر است؛ احتمالاً در نهایت والدین همانقدر از فرزندانشان یاد خواهند گرفت که فرزندانشان از آنها!
سواد رسانهای شامل پرسیدن سؤالات خاص و پشتیبانی از نظرات خود با مثالهای مشخص است. دنبال کردن مراحل سواد رسانهای به شما این امکان را میدهد که خودتان یاد بگیرید که یک محتوای رسانهای چیست، چرا ساخته شده و میخواهید چه فکری در مورد آن داشته باشید.
آموزش سواد رسانهای به افراد خصوصاً کودکان به شکل تدریس متمرکز خیلی مؤثر نیست؛ بهتر است در فعالیتهای روزمره گنجانده شود مثلاً:
- میتوانید با کوچکترها درباره چیزهایی صحبت کنید که با آنها آشنا هستند، اما ممکن است توجه زیادی به آنها نداشته باشند. بهعنوانمثال میتوان به تبلیغات غلات، بستهبندی مواد غذایی و بستههای کالاهای مصرفی اشاره کرد.
- میتوانید با بزرگترها از طریق رسانههایی که از آنها لذت میبرند صحبت کنید و با آنها در تعامل باشید؛ مواردی مانند ویدئوهای یوتیوب، میمهای ویروسی از اینترنت و تبلیغات بازیهای ویدئویی.
و اما چند سؤال کلیدی برای آموزش سواد رسانهای:
- چه کسی این را ساخته؟ شرکت یا ارگان خاصی بوده؟ فردی بوده؟ [اگر چنین است، چه کسی؟] هنرمند بوده؟ منبع ناشناس بوده؟ چرا اینطور فکر میکنید؟
- چرا درست کرده؟ آیا برای اطلاع شما از اتفاقی در دنیا بوده [مثلاً یک خبر]؟ آیا این برای تغییر نظر یا رفتار شما بوده [یک مقاله علمی تئوریک یا آموزش روش انجام کاری خاص]؟ آیا این برای خنداندن شما بود [مثلاً یک میم خندهدار]؟ آیا این کار برای این بود که شما را مجبور به خرید چیزی کند [مثل یک تبلیغ]؟ چرا این طور فکر میکنید؟
- پیام برای کیست؟ برای بچههاست؟ بزرگترها؟ دختران؟ پسران؟ افرادی که علاقهمندی خاصی دارند؟ چرا این طور فکر میکنید؟
- چه تکنیکهایی برای معتبر یا باورپذیر ساختن این پیام استفاده شده؟ آیا آماری که میدهد از منبعی معتبر است؟ آیا نقل قول از یک متخصص است؟ آیا صداگذاریِ معتبری دارد؟ آیا شواهد مستقیمی از ادعاهای مطرحشده در آن وجود دارد؟ چرا این طور فکر میکنید؟
- چه جزئیاتی حذف شده و چرا؟ آیا اطلاعات ارائهشده با دیدگاههای مختلف تناسب دارد [و منصفانه است] یا فقط به نظرات یکطرف ماجرا پرداخته است؟ آیا برای درک کامل پیام یا محتوای مورد نظر، به اطلاعات بیشتری نیاز دارید؟ چرا اینطور فکر میکنید؟
- پیام چه احساسی در شما ایجاد کرد؟ آیا فکر میکنید دیگران نیز ممکن است همین احساس را داشته باشند؟ آیا همه همین احساس را دارند یا افراد خاصی وجود دارند که با شما موافق نیستند؟ چرا این طور فکر میکنید؟
از آنجا که شهروندان عمدتاً از اخبار و رویدادهای جاری آگاه شده و در معرض آنها قرار میگیرند، بهتر است مراحل سواد رسانهای، در رادیو، تلویزیون و فرآیندهای اطلاعرسانی آنلاین نیز ارائه شود.
[۲] دانشجوی دکتری فلسفه ـ دانشگاه علامه طباطبایی